محدودیت های منطق صوری

ساخت وبلاگ

منطق یک علم است؛ علم فرآیند اندیشیدن. آنچه در اذهان بشر می گذرد، هم از نظر ذات و هم از نظر ساختار از آنچه در روابط اجتماعی بشر می گذرد جدائی ناپذیر است و تکامل اندیشه بخشی از کل روند تکامل اورگانیک را تشکیل می دهد. با این حال، منطق دانان صوری فرض می کنند که منطق اساساً در ذهن تکوین می یابد و هیچ گونه ارتباط ضروری با جامعه و طبیعت ندارد و آنها تفکر صوری را شکل غائی منطق و در نتیجه ثابت و نهایی می دانند. شیوه ی اندیشیدن بشر همراه با تغییر و تکامل جامعه ی انسانی و نیز به همان درجه تغییر و تکامل یافته است و قوانین اندیشیدن ابدی نیستند. بدین ترتیب منطق صوری حلقه ای است از زنجیر اشکال تاریخی تولید فکری. هر چیزی، به علت وجود عناصر متضاد درونی اش، تغییر می کند و به دگرگونی ادامه می دهد تا با یک جهش کیفی و یک صورت بندی جدید، قدم به پیش گذارد. در تمامی واقعیت، یک منطق درونی از روابط وجود دارد. قوانین این منطق را می توان شناخت و به دیگران منتقل کرد.

منطق صوری از درون مرحله ی متفاوت در سیر تکامل علم اندیشیدن برخاسته و شیوه ی اندیشیدنی است که سه قانون بنیادی اینهمانی، تناقض و نفی ثالث بر آن حکمفرماست. بدین ترتیب نخستین و مهمترین قانون منطق صوری، اینهمانی Identity است. قانون اینهمانی این حقیقت را صورت بندی می کند که چیزهای معین، و ویژگی این چیزها در خلال تمام تغییراتی که بر آنها عارض شده برقرار می مانند و تداوم قابل تشخیص خود را حفظ می کنند. مثلاً: یک چیز همیشه با خودش مساوی یا یکسان است. طبقه بندی که ناشی از مقایسه شباهت ها یا عدم شباهت هاست، بدون قانون اینهمانی امکان پذیر نیست. قانون اینهمانی ما را به سوی تشخیص شباهت ها در میان تفاوت ها و تشخیص تداوم در میان تغییرات هدایت می کند. وقتی که بشر کشف کرد که ابرها، بخار، باران و یخ همه از جنس آب هستند و یا اینکه زمین و آسمان ها که سابق بر آن تصور می رفت دو جوهر متفاوت و متضادند، در واقع یکی و یکسانند، پیشرفت عظیمی در زمینه ی شناخت کائنات بدست آمد. با کشف این مطلب که انواع موجودات زنده از تک سلولی گرفته تا انسان، از یک ماده تشکیل یافته اند، زیست شناسی دستخوش دگرگونی شد. و نیز وقتی معلوم شد تمام حرکت ماده قابل تبدیل به یکدیگر بوده و در نتیجه ماهیتاً یکسان هستند، علم فیزیک نیز دگرگون گشت. با این حال قانون اینهمانی فقط در یک محدوده ی معین نتیجه صحیح می دهد و به محض فراتر رفتن از این محدوده ی معین، قانون اینهمانی دیگر کافی نیست و هر قدر که فرایند تکامل از حدود معین فراتر برود، قانون اینهمانی ما را به همان اندازه از حقیقت دور خواهد کرد. به طور مثال منطق صوری از این گزاره آغاز می کند که الف همیشه با الف مساوی است. اما در دنیای واقعی هیچ چیز به طور کامل با مضمون این گزاره مطابقت ندارد و تمام اجسام از لحاظ اندازه، وزن، رنگ و غیره به طور لاینقطع تغییر می کنند. با این حال قانون ابتدایی اینهمانی در مورد اغلب فعالیت ها و اندیشه های زندگی روزمره صادق است. ولی در مواردی که فرایندهای بغرنج تر مطرح است، باید قوانین عمیق تر جایگزین آن گردد. با وجود اینکه قانون اینهمانی به درستی جنبه های مشخصی از واقعیت را منعکس می کند، اما سایر جنبه های آن را منعکس نمی کند و چه بسا آن جنبه هایی که این قانون قادر به بازتاب آنها نیست، جنبه هایی بسیار اساسی است.  

قانون دوم منطق صوری قانون تناقض است و این حقیقت را صورت بندی می کند که: حالت های متوالی یک چیز، با هم متفاوت بوده و یکدیگر را طرد می کنند. قانون تناقض منطق صوری یا اصل تشخیص تفاوت ها استدلال می کند همانگونه که بدون وجود یکسانی امکان طبقه بندی چیزها وجود نمی داشت، بدون وجود تفاوت ها نیز احتیاجی به طبقه بندی چیزها نمی بود. اصل تناقض در منطق صوری، سرشت حقیقی تناقض را بیان نمی کند. بلکه ابن اصل به مثابه حکمی است که تناقض را از قلمرو منطق خارج می کند. این اصل چنین تلقی می کند که الف هرگز غیر الف نیست. این تعریف بیانگر تناقض واقعی نیست که باید می گفت: الف غیر الف هست، یا اینکه الف هم خودش هست و هم غیر خودش. بدین ترتیب این اصل عکس تناقض، یعنی اینهمانی است. تناقض واقعی باید در بطن خود هم شامل اینهمانی باشد و هم شامل تفاوت. در تمام قوانین منطق صوری چیزی جز اینهمانی، در اشکال مختلف یا در پوشش، یافت نمی شود. از این روست که با قوانین و مقولات ثابت منطق صوری نمی توان سرشت حرکت را توضیح داد. بنابراین کیفیت های متناقض اشیاء در منطق صوری تقسیم شده و حاوی هیچ تناقضی نیست. در منطق صوری هر چیز خطوط مرزی مشخصی دارد که آن را از سایر چیزها متمایز می سازد. ولی این مرزها نه در تمام شرایط ثابت می مانند و نه در تمام اوقات یکسان هستند و بر حسب شرایط متغیر، دستخوش تغییر می شوند. منطق صوری این خصلت نسبی، متحرک و سیال مرز بین چیزها را نادیده می گیرد و تأکید می کند هر چیزی حدود معینی دارد. منطق صوری به تمام پرسش ها با یک بله قطعی و یا یک نه بی قید و شرط پاسخ می گوید. اگر شکل ظاهری قوانین منطق صوری را در نظر بگیریم، باید چنین فرض کنیم که  هر چیز و همه چیز، یا هر یک از حالات هر چیز، مطلقاً مستقل از هر یک از چیزهای دیگر و یا حالات آن چیزهاست.

منطق صوری در عین حال دارای عناصر غیرواقعی در ذات قوانین خود است. بدین صورت که منطق صوری مستلزم وجود یک دنیای ساکن است و قوانین آن، حرکت، تغییر و تکامل را از خود و در نتیجه کل واقعیت حذف می کنند. اگر چنانچه قانون اینهمانی می گوید، هر چیزی همیشه با خودش مساوی است، پس بنابر قانون تناقض یا اصل تشخیص تفاوت ها، هیچ چیز نمی تواند هرگز با خودش نامساوی باشد و نبود تساوی نشان دهنده ی تفاوت است. در جایی که تفاوت به کلی از لحاظ منطقی نفی گردد، هیچ گونه حرکت واقعی یا تغییری وجود نخواهد داشت و چیزی که تا ابد یکسان است و بس، هرگز نمی تواند دستخوش دگرگونی گردد و باید بنابر تعریف تغییر ناپذیر باشد. نکته مهم اینجاست که در هیچ یک از قوانین منطق صوری هیچ گونه حرکت مستقل وجود ندارد. قوانین منطق صوری خود را به منزله ی قوانین مطلق، غائی و بی چون و چرای منطق جلوه می دهند که بر آنها استثنایی ممکن نیست. بدین ترتیب یک همیشه با یک مساوی است. چنان که در مراحل مختلف سیر تکامل علوم فیزیکی، شیمیایی، مولکول ها، اتم ها و الکترون ها، متفکران شیوه ی صوری آنها را مواد تغییر ناپذیر می پنداشتند. اما با پیشرفت بیشتر علوم طبیعی، هر یک از این مطلق های ابدی به نوبه ی خود سرنگون شدند و به تجربه ثابت شد که هریک از این اجزاء متشکله در ترکیبات آلی مشروط، محدود و نسبی هستند. گیاه، حیوان و هر سلولی در هر لحظه از حیاتش با خودش یکسان است ولی با وجود این توسط فرایندهای جذب و دفع مواد و تشکیل و مرگ سلول ها، تغییرات مداومی را تجربه می کند. این فرایند چیزی مجزا از تحول موجودات است و بر این مبنا تشخیص تفاوت در بطن این همانی اهمیت بیشتری کسب می کند و در نتیجه بینش صوری گرایان در مورد این همانی، مبنی بر اینکه یک موجود انداموار باید صرفاً به عنوان چیزی همسان با خود تلقی شود نیز منسوخ می گردد. در دنیای اجسام غیر ارگانیک نیز این قبیل این همانی وجود ندارد و هر جسمی دائماً در معرض تأثیرات شیمیایی، فیزیکی و مکانیکی است که همواره آن را دگرگون می کنند.   

+ نوشته شده در  ساعت   توسط سید محمد صدرالغروی 
نگاهی به فیلم آستیگمات؛ روایتی واقع گرایانه از آسیب های اجتماعی...
ما را در سایت نگاهی به فیلم آستیگمات؛ روایتی واقع گرایانه از آسیب های اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadrolgharavi بازدید : 123 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 1:57