نگاهی به کتاب جادوگران بازار نوین (۶): تام باسو و لیندا بردفورد رشکی

ساخت وبلاگ

تام باسو Tom Basso

جک د.شواگر در بخش پنجم کتاب جادوگران بازار نوین: گفتگو با معامله گران برتر با تام باسو به گفتگو می نشیند. شواگر می نویسد: نخستین باری که باسو را دیدم، تحت تاثیر آسودگی زیادش در داد و ستد قرار گرفتم. او یاد گرفته است که ضررهای معاملاتی را بپذیرد، نه تنها از لحاظ عقلی، بلکه همچنین از لحاظ احساسی. افزون بر این، احساس او از نتیجه خوب معاملات و همچنین از زندگی، همه وجودش را فرا گرفته است. باسو توانسته در بازار سهام معامله گر موفقی شود و در حالی که ذهنی کاملا آرام دارد، لذت بسیاری هم می برد. به عقیده باسو، در بازار خود گول زنی خیلی معمول است. باید در نظر داشت که آینده دقیقا مانند گذشته نیست و در نتیجه هنگامی که مدلی در آینده به کار گرفته می شود، کارکرد خود را از دست می دهد. پس از سال ها تجربه در بازارسهام، امروزه تلاش می کنم که مدل هایم را انعطاف پذیر نگه دارم. هر بار که ضرر می کنم باید از آن تجربه چیزی بیاموزم و به ضرر به عنوان هزینه تحصیل در دانشگاه داد و ستد بازار سهام نگاه می کنم. اگر از یک ضرر چیزی یاد بگیرید، آنگاه واقعا نمی توان به آن ضرر گفت. در نتیجه به ضرر به  عنوان فرصتی نگاه می کنم که خودم را به مراحل بالاتر ارتقا دهم. پنج سال پس از این شیوه، به تدریج پیشرفت کردم و هر سال کمتر ضرر کردم. چنان که نمی گذاشتم ضررهایم از حدی فراتر برود که نتوانم کنترلی روی شان داشته باشم. مقداری در حساب هایم پول می ریختم که توانایی از دست دادنش را داشته باشم، به گونه ای که اگر پولم را از دست دادم، زندگی ام تحت تاثیر قرار نگیرد. همچنین این مفهوم را در ذهنم شکل داده بودم که هیچ گاه معامله ای را انجام ندهم که توانایی ام را در ادامه دادن به کارم از من بگیرد. همیشه روی هر معامله به اندازه ای ریسک می کردم که می دانستم در صورت نادرست بودن تصمیمم، باز هم می توانم برگردم و ادامه دهم. هنگامی که بازار در جهت معامله تان پیش می رود، هیجان و عجله به شما دست می دهد و هنگامی که خلاف شما حرکت کرد، احساس ناامیدی می کنید. مسلما این احساسات شما را معامله گر خوبی نخواهد کرد. بهتر این است که نوسان های حساب تان را تحت کنترل داشته باشید و فارغ از هر اتفاقی که می افتد، روز به روز تلاش کنید که به احساس تعادل دست یابید. بر این اساس هم باید به سیستم تان اعتماد داشته باشید و هم باید در استفاده از آن احساس راحتی کنید. باسو به معامله گران بازار سهام توصیه می کند: به هر معامله، به عنوان یکی از هزار معامله ای نگاه کند که در آینده انجام خواهد داد. اگر به هزار معامله ای که در آینده انجام خواهید داد فکر کنید، هر معامله ای که انجام می دهید، ناچیز به نظر خواهد آمد. باسو اذعان دارد که اکنون بیش از هر زمان دیگر تمرین ذهنی انجام می دهد: هر روز صبح که آماده رفتن به محل کار می شوم، به صورت خودآگاه برای رسیدن به آرامش، تلاش می کنم. هر مشکلی را که ممکن است در آن روز رخ دهد، در ذهنم مرور می کنم. فرآیند سامان دهی و آرام سازی ذهنم پیش از رسیدن به محل کار، به من کمک می کند که با احساس مثبتی روزم را آغاز کنم. تمرین ذهنی من برای شرایط فاجعه بار این است که دکتری را تصور کنم که در شرایط دشوار و اضطراری قرار دارد و باید در کمترین فرصت، بهترین تصمیم را بگیرد. او در اتاق عمل اضطراری منطقه جنگی است. 50 نفر مجروح را می آورند. عده ای زنده خواهند ماند و عده ای خواهند مرد. آن دکتر آموزش دیده است که از پس چنین شرایطی در بیاید. او تمام تصمیمات ضروری را خواهد گرفت. او آرام و دارای تمرکز است و دستپاچه نیست. او می داند که احتمال نجات بیشترین افراد ممکن را دارد. می داند که نمی تواند همه آن ها را نجات دهد، اما با امکاناتی که در اختیار دارد، تمام تلاشش را خواهد کرد. اگر هنگام هر کاری روی خودتان نظارت و از بیرون به خود نگاه کنید، شبیه به دیدن فیلم خواهد بود. آن ناظر شما را می بیند که در فیلمی به نام زندگی ایفای نقش می کنید. در بازار سهام نیز این ناظر می تواند بگوید در این معامله خیلی حریص شده ای، مواظب باش! این روش را نه تنها برای داد و ستد، بلکه در کل برای زندگی نیز پیشنهاد می کنم. بنابراین به زندگی به چشم یک فیلم نگاه کنید که در آن چیفزی را اکنون احساس می کنید، می بینید و آن را تنها یک بار خواهید دید و دیگر بار، آن را به همان شکل نخواهید دید. آن را بپذیرید؛ نسبت به آن آگاهی پیدا کنید؛ از آن لذت ببرید. باسو تاکید می کند که معامله گران بازار سهام منطقی به قضایا نگاه کنند. چرا که هستی بی نهایت بزرگ است و پیش از آن که به دنیا بیایید وجود داشته و پس از مرگ تان نیز وجود خواهد داشت. اگر کلی به ماجرا نگاه کنید، مشکلات تان خیلی مهم جلوه نخواهند کرد. باسو اهمیت دادن به سیستم معاملاتی که با آن داد و ستد می کند را مهم تلقی می کند. به مدیریت ریسک و کنترل پویایی تاکید و بر روان شناسی داد و ستد اصرار می ورزد. به عقیده باسو روان شناسی سرمایه گذاری مهم ترین عامل است، عامل مهم بعدی کنترل ریسک است و کم اهمیت ترین عامل این است که چه زمان باید خرید و چه زمان باید فروخت. او دگربار تاکید می کند که روان شناسی برای موفقیت در داد و ستد حیاتی است و برای موفقیت در زندگی هم باید رویکرد ذهنی درستی داشت: اشتیاق، انرژی، تمرکز و اهمیت به کار و نظم را یک جا با هم داشته باشید تا بهترین معامله گری شوید که می توانید. وقایع بازار سهام را به عنوان تماشای یک فیلم ببینید. اگر در درازمدت اوضاع به نفع شماست، نگران حرکات شدید و نامناسب بازار نباشید. از ضررهای خود یاد بگیرید و به آن ها به عنوان هزینه ای نگاه کنید که برای درس های معاملاتی، پرداخت کنید. همیشه اطمینان حاصل کنید که روی بیش از آن مقداری که توانایی اش را دارید، ریسک نکنید. لذت ببرید و زندگی را به گونه ای تجربه کنید که یک فیلم جذاب را تماشا می کنید اما در عین حال دیدی را داشته باشید که هنگام تماشای فیلم دارید. خیلی مشکلات را به خود نگیرید. دنیا فردا نیز برقرار خواهد بود.

 

لیندا بردفورد رشکی Linda Bradford Raschke

آخرین قسمت بخش پنجم کتاب جادوگران بازیگران نوین اختصاص به مصاحبه جک د.شواگر با لیندا بردفورد رشکی دارد. به نوشته شواگر، لیندا بردفورد رشکی چنان در زمینه داد و ستد جدی است که روز آخر بارداری اش نیز معامله کرده است. شواگر اضافه می کند با لحنی نسبتاً طنزآمیز از وی پرسیدم: هنگامی که در اتاق عمل بودی، معامله نکردی؟ او گفت: نه، چهار صبح بود و بازار سهام باز نبود، اما سه ساعت پس از به دنیا آمدن دخترم معامله کردم. به عقیده رشکی کار معامله در بازار سهام وحشتناک لذت بخش است. رشکی بر این نظر است هنگامی که به تالار بورس می روید، می فهمید از همه قشر آدم آنجا هستند. لازم نیست دانشمندی بزرگ باشید تا معامله گر شوید. در عین حال تحصیلات رسمی نیز واقعا خیلی با مهارت فرد در داد و ستد ربطی ندارد. اگر کسی علاقه و میل کافی داشته باشد، می تواند موانع دیگر را پشت سر بگذارد. رشکی درباره شیوه معاملاتی خود در بازار سهام توضیح می دهد: روش من معامله کوتاه مدت است که درآمدم از این راه به دست می آید. معاملات طولانی مدتی که هر از گاهی انجام می دهم، جزء کارهای جنبی اند. به باور من تنها سوئینگ های کوتاه مدت نرخ را می توان با دقت پیش بینی کرد. هرچه زمان پیش بینی دورتر باشد، دقت پیش بینی به شدت کاهش می یابد. من باور شدیدی به نظریه آشفتگی دارم. یکی از مفاهیم پایه ای نظریه آشفتگی این است که سیستم ها هرگز دقیقاً خود را تکرار نمی کنند و بنابراین هیچ گاه حالت پایداری پیدا نمی کنند. مانند آب و هوا و بازارها، تغییرات جزیی در مقدار متغیرها با مقیاس ها می تواند اثر بسیار بزرگی بر دوره های طولانی بگذارد. نام تخصصی این پدیده، یعنی وابستگی حساس به شرایط اولیه، بیشتر به عنوان اثر پروانه ای شناخته شده است. همان گونه که جیمز گلایک در کتابش با عنوان آشفتگی؛ پیدایش دانشی نوین نوشته است، برای نمونه در زمینه آب و هوا، این یعنی همان چیزی که کمی طنزگونه به عنوان اثر پروانه ای شناخته شده است. یعنی پروانه ای که امروز در پکن هوا را جا به جا می کند، می تواند سیستم های توفانی ماه بعد را در نیویورک تحت تاثیر قرار دهد. بر این اساس طی دو ماه، ممکن است عوامل پیش بینی ناپذیر بسیاری رخ دهد. برای من، هر معادله ایده آل تنها ده روز طول می کشد اما به هر معامله به گونه ای نگاه می کنم که گویی قرار است آن را دو یا سه روز باز نگه دارم. من زمان و انرژی زیادی را روی پیدا کردن بهترین زمان ورود ممکن می گذارم. در داد و ستد روزانه و کوتاه مدت، نرخ ورود مناسب اهمیت بالایی دارد. اگر زمان سنجی ورودتان به اندازه کافی خوب باشد، حتی اگر هم اشتباه کنید، پول زیادی را از دست نخواهید داد. برخی از معاملات هنگامی پیش می آیند که همه ترسیده اند. عموم معمولاً در بازار بدون فکر عمل می کنند. من ترسی از خرید در هنگام شکست یا فروش در هنگام افزایش نرخ ندارم. مطمئناً هر از گاهی بازار به حرکت خود ادامه خواهد داد. شاید قاعده نخست من این باشد: سعی نکن که در یک معامله بد سود به دست بیاوری، تنها تلاش کن که بهترین جا را برای خروج پیدا کنی. چرا که هرگاه از بازار خارج شدم، می توانم دوباره وارد شوم. اگر با نرخ بیشتری دوباره خریدی را انجام دهم، تنها به آن، به عنوان معامله ای جدید نگاه می کنم. رشکی اشاره می کند: به هیچ وجه ضرر کردن مرا آزار نداده است، چون که می دانم دوباره آن را جبران خواهم کرد. همیشه می دانستم که هر اتفاقی هم که بیافتد، می توانم با هر مقدار پولی که دارم، وارد هر بازاری بشوم و امرار معاش کنم. همان گونه که این ضرب المثل می گوید: پیشگام ها از پشت سر تیر می خورند، یاد گرفته ام که این را در ذهنم تکرار کنم: صبر، صبر، صبر. بهتر است که ایده بدی داشته باشید و زمان سنجی تان خوب باشد تا اینکه ایده خوبی داشته باشید و زمان سنجی تان بد. از سوی دیگر فهمیده ام که یک انسان عادی ام و همیشه اشتباه می کنم. بنابراین تنها تلاش می کنم که کمتر آن ها را انجام دهم، سریع تر آن ها را تشخیص دهم و سریع آن ها را اصلاح کنم. در عین حال کمال دست نیافتنی است. هیچ گاه در کف نخواهم خرید و در سقف نخواهم فروخت. اگر هر روز تلاش کنید، ثبات دست یافتنی خواهد بود. تنها راه برای یاد گرفتن معامله در بازار سهام، از راه انجام دادنش است. از طرفی مهارتم در درک الگوها در بازار سهام مهم ترین عامل موفقیتم بوده است. همچنین انضباط و تمرکز برای معامله گر خوب شدن در بازار سهام ضروری اند. بازار سهام دارای الگوست که به صورت متنوع تکرار می شود. باید صبر داشته باشید تا یک فرصت معاملاتی بوجود بیاید. شما می توانید تمرین کنید، تمرین کنید و تمرین کنید اما هیچ گاه نمی توانید در دره خرید و در قله فروش انجام دهید. تنها می توانید امیدوار باشید که بهتر از پیش معامله کنید. در داد و ستد بهترین عملکرد را هنگامی خواهید داشت که آسوده خاطر باشید و هرچه را که پیش می آید، بپذیرید. رشکی درباره حضور زنان در بازار سهام می گوید: من زنانی را که اعتماد به نفس کافی برای معامله گر شدن در بازار سهام دارند، شدیداً تشویق می کنم که وارد این کار شوند و تلاش خودشان را بکنند. دلیلی ندارد که زنان احساس ترس کنند. داد و ستد در بازار سهام، بیش از هر کار دیگری، عمل گرایانه است. مردم به ارقام عملکردتان نگاه می کنند و به این اهمیتی نمی دهند که زن هستید یا مرد. اگر معامله گر ناکارآمدی باشید، مرد بودن کمکی به شما نخواهد کرد. زنان شاید حتی ذاتاً برتری هایی را نسبت به معامله گرهای مرد داشته باشند. برای نمونه، زنان کمتر به داد و ستد به عنوان چیزی نگاه می کنند که به آن ها احساس خوب یا مهم بودن بدهد. همچنین تمایل ندارند که معاملاتی هیجانی انجام دهند. یعنی انجام معاملات با حجم بالا که با این انگیزه انجام می شود که فرد احساس می کند قدرت دارد که بازار را حرکت دهد که خودم دیده ام باعث نابودی اقتصادی بسیاری از معامله گرهای مرد شده است. حتی بزرگترین معامله گرهای زنی را که می شناسم، کمتر هیجانی عمل می کنند و تقریباً معامله گرهای خودداری هستند. رشکی بر این باور است که بیشتر افراد نمی توانند هیجانات خود را کنترل کنند یا از یک سیستم پیروی کنند. او به معامله گرهای تازه کار پیشنهاد می کند: این نکته را درک کنید که یادگیری بازار سهام می تواند سال ها به طول بیانجامد. خودتان را در دنیای داد و ستد غرق کنید و همه چیزهای دیگر را رها کنید. کار را با پیدا کردن یک روش موفق و تخصص پیدا کردن در آن شروع کنید. یک الگو را انتخاب کنید و هیچ گاه از بازار نترسید و از اشتباه کردن نهراسید. معامله تان را پیچیده نکنید و خیلی ساده خارج شوید. فعالانه خود را با بازار سهام درگیر کنید. بیکار پشت مانیتور ننشینید و فقط به نمودارها زل بزنید. برنامه روزانه خود را برای گرفتن تفسیرهای دوره ای از بازار سهام، ترتیب دهید. هیچ گاه حریص نشوید. اصلاً اشکالی ندارد که پول خود را رها کنید. اگر نمی توانید معامله تان را در نرخ دلخواه ببندید، معامله را رها کرده و دنبال معامله دیگری باشید. به یاد داشته باشید که یک معامله گر در بازار سهام کسی است که کار خودش را انجام می دهد، برنامه منحصر به خودش را دارد و خودش تصمیم می گیرد. تنها با عمل و تفکر مستقل است که یک معامله گر می تواند تشخیص دهد که چه زمانی یک معامله خوب از آب در نخواهد آمد. من پیشرفتم را با دلار نمی سنجم. بلکه آن را با مهارتم در پیش بینی الگوهای بازار سهام می سنجم. شواگر در پایان بخش پنجم کتاب اذعان دارد: یقیناً یکی از ویژگی های پایه ای و مشترکی که در معامله گرهای بزرگ یافته ام، احساس اطمینان نسبتاً قوی ای است که به توانایی خود در رسیدن به موفقیت دارند. در بازار سهام همچون پیش بینی هوا، پیش بینی های کوتاه مدت می توانند بسیار با دقت باشند اما پیش بینی طولانی مدت، ناممکن است. به روشنی در حرکت های نرخ چند روزه و حتی حرکت های نرخی که کمتر از یک روز رخ می دهند، الگوهای پیش بینی پذیری وجود دارند. معامله گرهای بازار سهام  افرادی اند که خودشان کار می کنند و خود تصمیم می گیرند. اگر وسوسه شدید ایده های دیگران را دنبال کنید، نشانه قطعی ای است که باید معامله تان را ببندید. ویژگی های اساسی معامله گرهای خوب نیز این موارداند: میل به داد و ستد، متکی بودن بر خود در طرح ایده ها و گرفتن تصمیمات معاملاتی، تمایل به پذیرش ریسک، توانایی اصلاح فوری اشتباهات چرا که اشتباهات ناگزیراند و صبر و صبر و صبر.

نگاهی به فیلم آستیگمات؛ روایتی واقع گرایانه از آسیب های اجتماعی...
ما را در سایت نگاهی به فیلم آستیگمات؛ روایتی واقع گرایانه از آسیب های اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadrolgharavi بازدید : 141 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 17:32