نگاهی به فیلم هاری: بازنمایی جامعه هابزی

ساخت وبلاگ

« هاری فیلم, برگزیده سی‌و‌چهارمین جشنواره فجر، فیلم برگزیده چهلمین جشنواره جهانی مونترال در سال ۲۰۱۶ و همچنین بهترین فیلم اولین جشنواره استانبول در سال ۲۰۱۶ است. این فیلم نوشته امیرعلی محسنین است و مضمونی اجتماعی دارد. در خلاصه داستان هاری آمده: من خطر کردم که همه چی درست شه! هر کاری می‌کنم واسه خاطر بچه‌مونه که تو خیابونایی که من بزرگ شدم بزرگ نشه... علیرضا کمالی، مینا ساداتی، حسین سلیمانی، مجید واشقانی، اکبر معززی، ماریه ماشااللهی، اصغر طبسی، علی گلبهاران، اشکان مهری، ندا فرهنگ‌مهر، سمانه افتخاری و میلاد کی‌مرام، با هنرمندی هنگامه قاضیانی و نقش‌آفرینی جمشید هاشم‌پور گروه بازیگران «هاری» را تشکیل می‌دهند. با اینکه فیلم هاری سال ۱۳۹۳ ساخته شده اما پس از سه سال توقیف در سال ۱۳۹۶ به نمایش درآمد. نکته حائز اهمیت و قابل تامل درباره این تاخیر سه ساله اینکه در زمینه ممیزی هیچ چارچوب مشخصی وجود ندارد. در مورد فیلم هاری چنانکه کارگردان فیلم اشاره می‌کند: در یکی از ممیزی‌هایی که به فیلم هاری وارد شد اعلام کردند که نقش آمنه باید از فیلم حذف شود در حالی‌که ما در فیلم بازیگری به نام آمنه و نقشی به نام آمنه نداشتیم. بعد از بررسی‌ها مشخص شد که منظور آنان مینا ساداتی است که در فیلم محمد رسول الله به کارگردانی مجید مجیدی نقش آمنه را بازی کرده است. ارشاد معتقد بود به دلیل آنکه مینا ساداتی در این فیلم نقش آمنه را بازی کرده، صلاح نیست که در فیلم دیگری با یک نقش منفی حضور پیدا کند، در حالی‌که مینا ساداتی یکی از نقش‌های اصلی فیلم هاری را بازی کرده که همین مساله به توقیف سه ساله فیلم منجر شد! هاری از جنس سینمای داستانی و قصه‌گو است و در آن فضایی گیم‌وار تجربه می‌شود و بازیگرها بار اصلی داستان را بر دوش می‌کشند. این فیلم به دلیل هوشمندی و جسارت کارگردان، کاملا متفاوت از قالب سینمای ایران است. در این فیلم، هنگامه قاضیانی نقشی متفاوت را بازی کرده و در عین حال نقش خود را به خوبی ایفا کرده است. از سوی دیگر، جمشید هاشم‌پور بعد از سال‌ها به نقش اصلی‌اش بازگشته و در نقش «بدمن» ظاهر شده است. بازی جمشید هاشم‌پور هم نقطه‌عطفی در فیلم است که جدیت داستان را باورپذیرتر می‌کند. علیرضا کمالی نیز در نقش خود به خوبی جا افتاده و تقریبا بازی یکدستی ارائه داده است. بر این اساس می‌توان گفت نقطه‌قوت بازیگری فیلم، مثلث علیرضا کمالی، هنگامه قاضیانی و جمشید هاشم‌پور است. فیلم «هاری» در رابطه با آدم‌های امروزی جامعه, ما است و فیلمی شهری به حساب می‌آید و از سینمای کلاسیک پیروی نمی‌کند و دیدگاه و نوع روایت منحصر‌به‌فرد و خاص خود را دارد. از دید کلی فیلم معضلات اجتماعی روز که منگنه‌وار انسان‌ها را له می‌کند را مدنظر قرار داده و بیشتر این مصائب را در زیرساخت‌های اقتصادی و بافت طبقاتی جامعه جست‌و‌جو می‌کند. گذشته نافرم و تصمیم به جبران آن که تبدیل به درد شده و در نهایت دست و پا زدن برای رسیدن به خوشبختی تم اصلی داستان فیلم است. چیزی که فیلم به خوبی نشان می‌دهد «هاری» به معنای واقعی کلمه است. هار بودن انسان امروز، وحشی‌گری برای رسیدن به خواسته‌های کثیف و... که نویسنده فیلمنامه به خوبی توانسته تلخی این صفت حیوانی را در شکل انسانی‌اش نشان دهد. بر این اساس، فیلم هاری با نگاهی, که به آنچه زیر پوست شهر می‌گذرد، رویکردی انتقادی در طرح و بیان قصه خود دارد؛ قصه‌ای که فساد ناشی از مناسبات بیمار اقتصادی را بازتاب می‌دهد و تاثیر مخرب آن را بر فروپاشی اخلاقی هدف قرار داده است. در فیلم دو دوست قدیمی و هم‌خانه به نام سیاوش (علیرضا کمالی) و شاهرخ (میلاد کی‌مرام) که هر کدام با انگیزه و پیش‌زمینه‌های متفاوت در یک قمار مالی گرفتار شده‌اند، روندی را در رفاقت خود طی می‌کنند که پایان آن تلخ است. در طرح رفاقت‌های زخم‌خورده در فیلم هاری، نامردی و نامرادی‌های روزگار نقش اساسی را داراست. بر این اساس «هاری» نگاهی تلخ و گزنده به جهان و جامعه‌ای بی‌رحم را به تصویر می‌کشد که همه چیز با حکمرانی پول رقم می‌خورد؛ پولی که در نهایت قهرمان قصه را از سیری صعودی تا سقوط به نقطه صفر می‌رساند. در این سلوک بی‌پایان و در انتهای فیلم سیاوش به نامزدش می‌گوید باید یک چیزهایی را در درونم تغییر دهم. گویی پایان این اضمحلال، اراده معطوف به تغییر است. آنچه که به عنوان یک اصل در جنس بازیگری فیلم بنا به اقتضای قصه شکل می‌گیرد، دوگانگی است که رگه‌هایی از آن در نوع بازی اغلب بازیگران دیده می‌شود. با این حال، شخصیت سیاوش به عنوان شخصیتی قربانی، متمایز می‌شود و جنس نقش‌آفرینی علیرضا کمالی به ویژه درونگرایی‌های عصیانگرایانه‌اش و سهمی که این نقش در کلیت قصه دارد، بازی او را برجسته‌تر کرده و بار اصلی درام بر روی شانه‌های او پیش می‌رود. شخصیتی درونگرا که در تضاد بین خود و جامعه پیرامونش در حال کشمکش است. او خلافکار بالذات نیست. او قربانی و محصول رویکرد سیستمی و ساختاری افرادی است که در آن فقط ناجوانمردان فاتح نبردند. در جایی از فیلم رئیس (جمشید هاشم‌پور) نیز بر این سخن تاکید می‌کند: هرچه حرامزاده‌تر باشی بیشتر برد خواهی کرد! بدین ترتیب «هاری» تصویری عریان از پلیدی انسان در چنبره منافع شخصی و جبر پول در سیستمی سرمایه‌سالارانه است. فیلم از پیرنگ‌های خوبی برخوردار و روایت غیرخطی را برای بیان قصه خود انتخاب می‌کند و مبتنی بر عنصر غافلگیری است. شاید نقطه اوج آن هم در صحنه پایانی باشد که نقاب از چهره آدم‌های پیرامون سیاوش برداشته می‌شود و او می‌فهمد که از همه رودست خورده است. «هاری» چنانکه از عنوان آن نیز پیداست تبدیل انسان به حیوانی درنده را به تصویر می‌کشد و فلسفه آن بازنمایی, از جامعه هابزی, است: انسان گرگ انسانی است که در پس این شرایط و در فیلم سقوط آدمی در دره پستی را می‌توان با عریانی هرچه تمام‌تر احساس کرد؛ تصویری بی‌رحمانه از آدم‌هایی که از پلشتی و پلیدی خود، هویت می‌گیرند.

نگاهی به فیلم آستیگمات؛ روایتی واقع گرایانه از آسیب های اجتماعی...
ما را در سایت نگاهی به فیلم آستیگمات؛ روایتی واقع گرایانه از آسیب های اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadrolgharavi بازدید : 131 تاريخ : سه شنبه 27 آذر 1397 ساعت: 14:40